چهار شنبه سوری یا شب سوری - ّّّّّپژواک
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 57139
بازدید امروز : 12
........ موضوعات وبلاگ ........

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
........... لوگوی خودم ...........
چهار شنبه سوری یا شب سوری - ّّّّّپژواک .......جستجوی در وبلاگ .......

........... دوستان من ...........

شوریده

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

............. بایگانی.............
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384

........... طراح قالب...........


  • چهار شنبه سوری یا شب سوری

  • نویسنده : آمیتریس:: 84/12/23:: 2:54 صبح

    چهار شنبه سوری یا شب سوری

    در روز شمار ایرانیان باستان هریک از سی ‌روز ماه را نامی است که نام دوازده ماه ‏سال نیز در میان آنهاست ، ایرانیان باستان در هر ماه که نام روز با نام ماه برهم منطبق و ‏یکی می ‌شدند آن را به فال نیک گرفته و آن روز را جشن می ‌گرفتند ، اغلب جشنهای ایرانیان ‏آریایی چه آنهایی که امروز برگزار می ‌شوند و چه آنهایی که فراموش شده‌اند ریشه در آئین ‏کهن زرتشتی دارد، به قول پرفسور مری بریس شادی کردن، تکلیف دلپذیر دینی این جماعت ‏است. در کتیبه‌های هخامنشی هم شادی و جشن ودیعه‌ای الهی «اهورایی» خوانده شده ‏است. پیوند ایرانیان آریایی قبل از اشو زرتشت با ایزدان خود نه پرپایه جهل و ترس از آنان بلکه ‏بر اساس مهر و دوستی استوار بود و مردم در مقابل نعمات و سلامتی عطا شده به آنان به ‏جشن (یَزَشْنْ = نیایش شادمانه) می ‌پرداختند و آنان بایستی با خشنودی و شادی و پایکوبی ‏‏(نه غم و سوگ‌ و گریه و زاری که از صفات و علامات اهریمنی می ‌باشد) و در عرصه ‏روشنایی و آگاهی به نیایش و ستایش ایزدان می ‌پرداختند. ‏
    در گذشته‌های دور آریاییان به گرد آتش جمع می ‌شدند و با نوشیدن شیره گیاه هوم ‏‎ ‎و با پایکوبی و هلهله و شادی به قربانی حیوانی (معمولاً گاو) می ‌پرداختند و بخشی از آن ‏گوشت را به آتش می ‌افکندند. زرتشت غریوهای مستانه و افکندن گوشت قرابانی در آتش و ‏آلوده کردن آن را نفی کرد و کشتن جانوران را به رنج، و تباه کردن گوشت آن را کاری اهریمنی ‏به شمار آورد و در برابر اینها خشنودی و پایکوبی و شادمانی از هستی و آفرینش را در گرد ‏آتش درست و برابر با فضیلت، سامان و نظم هستی و نیکوکارانه شمرد. مطابق قول و حدس ‏استاد ذبیح بهروز چهارشنبه سوری جشنی است مانند بیشتر جشنهای ایرانی که با ستاره ‏شناسی بستگی تام داشته ومبدا همه ی حسابهای علمی تقویمی بشمار می رود. در آن ‏روز در سال 1725 پیش از میلاد زرتشت بزرگترین حساب گاه شماری جهان را نموده و کبیسه ‏پدید آورده و تاریخ های کهن را درست و منظم کرده است؛ پس به نظر ایشان در سال 1725 ‏پیش از میلاد،شبی که در روز آن زرتشت تاریخ را اصلاح کرده است، به یادبود آن ، همه ساله ‏مردم ایران جشن بزرگی بر پا کرده و با آتش افروزی،شادی خود را آشکار و اعلام کرده اند و آن ‏رصد و اصلاح تاریخ تا کنون در هیأت و یادمان چهارشنبه سوری ( شب جشن سوری) یا جشن ‏سوری باقی و جاری مانده است. ‏
    یک رشته از جشنهای آریایی،که عمر هر کدام از آنها برابر با عمر ملت اهورایی ایران و ‏آریاییها می باشد، از اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی ، جشن‌های آتش یا سده می ‌باشد ‏و جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام می ‌شد.
    در ایران از جمله جشنهای باقیمانده از جشن‌های آتش و جشنهای سده، جشن ‏سوری و در پایان سال و یا همان چهارشنبه سوری م‌ی باشد,‏ در وهله‌ی نخست بایستی ‏گفت که گروهی چهارشنبه سوری را مستحدثات جشن‌های ایرانی می ‌دانند و اینکه در تاریخ ‏باستان ایران پایه و نشان و ریشه‌ای برای آن وجود ندارد‌، و عده‌ای نیز آن را کاملاً آریایی و ‏ایرانی می ‌پندارند که بدعتها و انحرافاتی در آن واقع شده است‌.‏
    یک رشته از جشنهای آریایی،که عمر هر کدام از آنها برابر با عمر ملت اهورایی ایران و ‏آریاییها می باشد، از اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی ، جشن‌های آتش یا سده می ‌باشد ‏و جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام می ‌شد. ‏
    ‏‌به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته شود، بیماری ، فقر، بدبختی، ناکامی و بدی ‏ناپدید می ‌گردد چرا که از آثار وجودی ظلمت و اهریمن هستند. پس افروختن آتش و ‏بطورکنایه، راه یافتن روشنی معرفت در دل و روح است که آثار اهریمنی و نحوست و نامبارکی ‏را از میان برمی ‌دارد به همین جهت جشن سوری پایان سال را به شب آخرین چهارشنبه ‏سال منتقل کردند تا با سال ‌نو خوشی و خرم و شادکام گردند. چنانکه از آثار فرهنگی و ‏رسوم کهن ایرانیان برپا کردن جشن و سرور و شادی بوده است و البته این جشن و سرور و ‏شادی کاملاً جنبه دینی، اجتماعی و فلسفی بخود گرفته است و هدف از آن ارتقای روح و ‏روان و همچنین شادی تن و جسم برای تلاش‌، کوشش و سازندگی بیشتر بوده است. ‏ایرانیان مردمانی جشن باره بوده‌اند چنانکه می ‌توانیم آثار آن را در کتیبه‌های داریوش مشاهده ‏نمود، که بسیار به، شادی و شادمانی ایرانیان آریایی و باورمندیهای که جزوه آیین زرتشتی ‏بوده، اشاره شده است.‏
    شب سوری بی ‌گمان شکل درست تلفظ این جشن «جشن سوری یا چهارشنبه ‏سوری» است,‏ در دوران ساسانیان و‌اژه سوری فارسی‌، در پهلوی به گونه سوریک صفت ‏اسـت چون سـور به معـنی سـرخ و « یک» پسوند صفت می باشد به معنی سرخ و ‏سرخ‌رنگ، و شب سوری یعنی شب سرخ، چرا که عنصر اصلی این مراسم برافروختن آتش ‏سرخ بوده است. در اوستا کلمه سور با واژه سوئیریه ‌یا« ‏suirya‏ » به معنی چاشت آمده ‏است ،که آن را در معنی مهمانی بزرگ گرفته و بکار برده اند؛ البته کردهای امروزی هنوز هم ‏به آذر(‌واژه اوستایی) آگر و به شب سرخ‌، شوِ‎ْ‏ سور می ‌گویند و آگره سوره همان آتش سُرخ و ‏یا آذر سوئیریه اوستایی می ‌باشد .‏
    یکی از مراسم بسیار مورد توجه شب چهارشنبه سوری، تشریفات فراهم آوردن آجیل ‏مشکل‌گشا می ‌باشد، این آجیل وجهی تمثیلی دارد و هر کس که مشکل و گرفتاری داشته ‏باشد با تشریفاتی این آجیل هفت مغز را تهیه و به عنوان نذر و فدیه میان دیگران پخش می ‏کند.‏
    اهدای آجیل و شیرینی در شب جشن سوری :
    در آذربایجان رسم کجاوه‌اندازی و در روستا‌های نزدیک تهران رسم شال‌اندازی از ‏شب‌های نزدیک عید نوروز و شب چهارشنبه سوری کنایه از نیاز و فدیه به فروهرهاست و آن ‏چنین است که در این شب جوان‌ها جعبه‌های کوچکی با کاغذ‌های رنگین به شکل کجاوه می ‏‏‌سازند و ریسمانی به آن می ‌بندند و بر بام خانه‌ها ‌می ‌برند. و کجاوه را از کنار پنجره‌ها یا از ‏سوراخ بالای بام می ‌‌آویزند و صاحب‌خانه شیرینی و خشکباری را که قبلاً به همین منظور ‏تهیه کرده است در کجاوه می ‌اندازد. همچنین رسم قاشق‌زنی در تهران و بسیاری از جاهای ‏ایران که شکل‌دیگری از کجاوه‌اندازی است به یادگار مانده است.‏
    مراسم چهارشنبه‌سوری در گیلان یکی از بزرگترین و مهم‌ترین مراسم کهن است که ‏همه‌ی مردم با اعتقادی بسیار، آن شب را شب برگشت روان درگذشتگان (فروهرها) ،شب ‏درخواست و حاجت و رسیدن به آرزوها می ‌دانند. آنان معتقدند که روان‌های در‌گذشتگان ‏نیاکانشان در آن شب به خانه‌های خود باز می ‌گردند و افراد خانه برای خوشنودی آنان و کمک ‏خواستن از آنان برای بسیاری از امور زندگانی و برآوردن نیازها‌، خانه و پیرامون آن را پاکیزه ‏کرده و هفت نوع غذا آماده می ‌کنند. از جمله مراسم دیگر مردم گیلان برافروختن آتش در ‏بلند‌ترین جای خانه‌، خانه‌تکانی‌، خرید آینه و اسپند هفت‌رنگ وگمج (ظرف سفالی) ‏جستجوکردن چهارشنبه خاتون در آبها، خرس بازی‌، برگذاری مراسم عمو نوروز ، تفاُل و فال ‏زنی‌، قاشق زنی و ... می ‌باشد. شباهت بسیار زیاد این مراسم و سنت در این شب از ‏آذربایجان تا خراسان و از شمال تا جنوب ایران در هر کوی و برزنی نشان از ریشه‌ تاریخی و ‏باستانی و اهورایی و دینی این جشن در میان ایرانیان باستان و آریایی دارد. ‏
    در کردستان و میان کردها‌، با وضوح بیشتری جشن سوری یا جشن آخر سال در ‏همانندی با جشن سوری باستان و ایام فروردگان باقی مانده است‌.‏
    این مراسم با تاریک شدن آفتاب و با افروختن آتش شروع می ‌گردد . این آتش را هم، در کوی ‏و برزن می ‌افروزند و به گرد آن شادی و پای‌کوبی می ‌کنند. و در مرحله‌ی دوم به روی بام‌ها ‏می ‌افروزند که هنوز در میان زرتشتیان مرسوم است و در شب آخر سال سفره‌ی رنگینی می ‏‏‌گستردند با بهترین خوراک‌ها و تشریفات، و لازم بود بوی بهترین خوراک در خانه پراکنده باشد و ‏معتقد بودند و هستند که روان درگذشته‌گان (فَرْوَهَرها )‌ به خانه‌های خود نزول کرده و از دیدن ‏آن همه نعمت‌و فراوانی و پاکیزگی بازماندگان شاد می ‌شوند و از اینکه آنان را فراموش نکرده ‏و مراسم و آئین به جای می ‌آورند در حق بازماندگان دعای خیر کرده و آنان را نیرو و برکت می ‏‏‌بخشند. ‏
    ‏ مراسم وسنت های کهن به جا مانده از ایران باستان در این شب بسیارند که به اختصار نام ‏آنها را می توان بشرح زیر برشمرد:‏
    ‏1.‏ کوزه شکنی 2. قاشق زنی 3. آجیل مشکل گشا4. آب پاشی 5. بر افروختن آتش6. ‏سفره انداختن 7.شال اندازی 8.کجاوه اندازی9.آش نذری10. مراسم قفل« بخت» ‏گشایی دختران11. فالگوش 12. قلیا سودن13.رفع و دفع چشم زخم 14.کاسه زنی و ‏دف زنی در شیراز 15. توپ مروارید در تهران زمان قاجار و ... 16.گره گشایی17.آش ‏بیمار 18.کندر و خوشبوو... ‏

    مراسم باستانی شب سوری(چهارشنبه‌سوری )‌در بیشتر شهرها و بطور ویژه در روستاهای ‏ایران در سطح وسیعی برگزار می ‌گردد چنان که در خراسان هنگام جشن از روی آتش پریده و ‏این اشعار را زمزمه می نمایند:‏
    ‏ زردی ما از تو سرخی تواز ما‏


    منبع : جشنهای ایران باستا
    ن


    نظرات شما ()

    example:
    Time spent here: